امام على عليه السلام در گفتارى فرمود:
ان الذنوب ثلاثة ... فذنب مغفور و ذنب غير مغفور و ذنب نرجو لصاحبه و نخاف عليه ...
گناهان بر سه گونه اند: گناه بخشودنى و گناه نابخشودنى و گناهى كه براى صاحبش ، هم اميد (بخشش ) داريم و هم ترس از كيفر.
سپس فرمود: ((اما گناهى كه بخشيده است ، گناه بنده اى است كه خداوند او را در دنيا كيفر مى كند و در آخرت كيفر ندارد. در اين صورت خداوند حكيم تر و بزرگوارتر از آنست كه بنده اش را دو بار كيفر كند.
اما گناهى كه نابخشودنى است ، حق الناس است يعنى ظلم بندگان نسبت به همديگر كه بدون رضايت مظلوم بخشيده نمى شود.
و اما نوع سوم ، گناهى است كه خداوند آن را بر بنده اش پوشانده و توبه را نصيب او نموده است ، و در نتيجه آن بنده هم از گناهش هراسان است و هم اميد به آمرزش پروردگارش دارد، ما نيز درباره ى چنين بنده اى ، هم اميدواريم و هم ترسان .(38)
از آيات و روايات استفاده مى شود كه در چند مورد، گناه صغيره ، تبديل به كبيره مى شود و حكم گناهان كبيره را پيدا مى كند از جمله :
تكرار گناه صغيره ، آن را تبديل به گناه كبيره مى كند، و اگر انسان حتى يك گناه كند، ولى استغفار نكند، و در فكر توبه هم نباشد، اصرار به حساب مى آيد.
صغيره همچون نخ نازك و باريكى است كه اگر تكرار شود، طناب و ريسمان ضخيم و كلفتى مى گردد كه پاره كردنش مشكل است .
قرآن درباره ى پرهيزكاران مى فرمايد:
ولم يصروا على ما فعلوا و هم يعلمون (39)
آنان آگاهانه بر گناهانشان ، اصرار نورزند.
امام باقر عليه السلام در شرح اين آيه فرمود:(40)
((اصرار، عبارت از اين است كه كسى گناهى كند و از خدا آمرزش نخواهد و در فكر توبه نباشد.(41)
اميرمؤ منان على عليه السلام فرمود:
اياك و الاصرار فانه من اكبر الكبائر و اعظم الجرائم (42)
از اصرار بر گناه بپرهيز، چرا كه از بزرگترين جرايم است .
امام صادق عليه السلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله همراه ياران (در سفرى ) در سرزمين بى آب و علفى فرود آمد، به يارانش فرمود: ائتوابحطب ، ((هيزم بياوريد)) كه از آن آتش روشن كنيم تا غذا بپزيم .
ياران عرض كردند: اينجا سرزمين خشكى است و هيچگونه هيزم در آن نيست !.
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: ((برويد هر كدام هر مقدار مى توانيد جمع كنيد)) آنها رفتند و هر يك مختصرى هيزم يا چوب خشكيده اى با خود آورد و همه را در پيش روى پيامبر صلّى اللّه عليه و آله روى هم ريختند، پيامبر صلّى اللّه عليه و آله فرمود:
هكذا تجتمع الذنوب ((اين گونه گناهان ، روى هم انباشته مى شوند))، سپس فرمود:
ايّاكم و الُمحقّرات من الذّنوب ...(43)
از گناهان كوچك بپرهيزيد كه همه آنها جمع و ثبت مى گردد.
امام صادق عليه السلام فرمود:
لا صَغيرة مع الاِصرار(44)
در صورت اصرار، گناه صغيره اى نباشد.
كوچك شمردن گناه ، آن را به گناه بزرگ تبديل مى كند، براى روشن شدن موضوع ، به اين مثال توجه كنيد:
اگر كسى سنگى به سوى ما پرتاب كند، ولى بعداً پشيمان شده و عذرخواهى كند، ممكن است او را ببخشيم ، ولى اگر سنگ ريزه اى به ما بزند، و در مقابلِ اعتراض بگويد: اين كه چيزى نيست ، بى خيالش . او را نمى بخشيم ، زيرا اين كار، از روح استكبارى او پرده برمى دارد و بيانگر آن است كه او گناهش را كوچك مى شمرد. به اين روايات توجه كنيد:
1 امام حسن عسكرى عليه السلام فرمود:
من الذّنوب التّى لا يغفر ليتنى لا اءُؤ اخَذُ الاّ بهذا(45)
از گناهان نابخشودنى اين است كه انسان بگويد: كاش مرا به غير از اين گناه مجازات نكنند.
يعنى آن گناهِ مورد اشاره را كوچك بشمرد.
2 اميرمؤ منان على عليه السلام مى فرمايد:
اءشدّ الذّنوب ما استَهان به صاحبه (46)
بدترين گناهان ، آن است كه صاحبش آن را كوچك بشمرد.
3 امام صادق عليه السلام فرمود:
از گناه حقير و ريز، بپرهيز (سبك مشمار) كه آمرزيده نشود.
عرض كردم : گناهان حقير چيست !؟ فرمود آن است كه :
الرّجل يَذنب فيَقول طُوبى لى لو لم يَكن لى غير ذلك (47)
كسى گناه كند و بگويد خوشا به حال من اگر غير از اين گناه نداشتم .
4 حضرت سجاد عليه السلام در ضمن دعا، به خدا عرض مى كند:
الّلهم اَعُوذُ بِكَ مِن ... الاِصرارِ عَلى المَاءثَم و استِصغار المَعصيَة (48)
پروردگارا! به تو پناه مى برم از اصرار بر گناهان ، و كوچك شمردن گناه .
لذت بردن از گناه و شادمانى هنگام انجام گناه ، از امورى است كه گناه را بزرگ مى كند و موجب كيفر بيشتر مى شود. در اينجا به چند روايت توجه كنيد:
اميرمؤ منان على عليه السلام فرمود:
شر الاشرار من تبهّج بالشر(49)
بدترين بدها كسى است كه به انجام بدى خوشحال گردد.
و نيز فرمود:
مَن تَلذّذ بمعاصِى الله ذُلّ(50)
كسى كه از انجام گناه ، لذت ببرد خداوند ذلّت را به جاى آن لذّت به او مى رساند.
امام سجاد عليه السلام فرمود:
إ يّاك و ابتهاج الذّنب فانّه اءعظم من ركوبه (51)
از شاد شدن هنگام گناه بپرهيز، كه اين شادى بزرگتر از انجام خود گناه است .
و نيز فرمود:
حلاوة المعصية يفسدها اليم العقوبة (52)
عذاب دردناك گناه شيرينى آن را تباه مى سازد.
و از سخنان امام سجاد عليه السلام است :
لا خير فى لذّة من بعدها النّار(53)
در لذتى كه بعد از آن آتش دوزخ است خيرى نيست .
رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله فرمود:
من اذنب ذنبا و هو ضاحك دخل النار و هو باك (54)
كسى كه گناه كند و در آن حال خندان باشد وارد آتش دوزخ مى شود در حالى كه گريان است .
يكى ديگر از امورى كه موجب تبديل گناه كوچك به گناه بزرگ مى شود، طغيان و سركشى در انجام گناه است ؛
امّا مَن طَغى وَ اثَر الحَياة الدّنيا فَاِنّ الجَحِيمَ هِىَ المَاءوى (55)
و اما آنها كه طغيان كردند و زندگى دنيا را مقدم شمردند، بى گمان جايگاهشان دوزخ است .
ديگر از امورى كه گناه كوچك را به گناه بزرگ تبديل مى كند، آن است كه گنهكار مهلت خدا و مجازات نكردن سريع او را دليل رضايت خدا بداند و يا خود را محبوب خدا بداند؛
و يقولون فى انفسهم لولا يعذّبنا اللّه بما نقول حسبهم جهنّم يصلونها فَبِئسَ المَصير(56)
گناهكاران در دل مى گويند: چرا خدواند مارا به خاطر گناهانمان عذاب نمى كند؟ جهنم براى آنها كافى است ، وارد آن مى شوند و بد جايگاهى است .
وعده عذاب جهنم براى چنين افرادى ، دليل آن است كه گناه افرادى كه مغرور به عدم مجازات سريع خداوند هستند، گناه كبيره است .
آشكار نمودن گناه نيز، گناه صغيره را تبديل به گناه كبيره مى كند، شايد از اين نظر كه آشكار نمودن گناه حاكى از تجرّى و بى باكى بيشتر گنهكار است ، و موجب آلوده كردن جامعه ، و عادى نمودن گناه مى گردد.
اميرمؤ منان على عليه السلام فرمود:
ايّاك و المجاهرة بالفُجور فانّه من اشدّ المآثم (57)
از آشكار نمودن گناهان بپرهيز، كه آن از سخت ترين گناهان است .
و حضرت رضا عليه السلام فرمود:
المستتر بالحسنة يعدل سبعين حسنة و المذيع بالسيّئة مخذول (58)
پاداش پنهان كننده كردار نيك ، معادل هفتار كار نيك است ، و آشكار كننده گناه ، خوار مى باشد.
گناه آنان كه در جامعه ، داراى موقعيت خاص هستند، با گناه ديگران يكسان نيست ، و چه بسا گناه صغيره آنها، حكم گناه كبيره را داشته باشد، زيرا گناه آنها داراى دو بعد است : بعد فردى و بعد اجتماعى .
گناه شخصيت ها و بزرگان از نظر بعد اجتماعى مى تواند زمينه ى اغوا و انحراف جامعه و موجب سستى دين مردم شود.
بر همين اساس ، حساب خداوند با بزرگان و شخصيت ها، غير از حساب او با ديگران است .
نظرات شما عزیزان: